در خیال خویش پر پر کرده ام
بی وفایی کردی و عاقل شدی !
من به عشق شومت عادت کرده ام
عشق ورزیدن به تو درد است درد!
من ز درد خویش هجرت کرده ام
کمتر دوستم بدار تا عشقت ناگهان به پایان نرسد
من به کم هم قانعم و اگر عشق تو اندک، اما صادقانه باشد من راضی ام
دوستی پایدار، از هر چیزی بالاتر است
مرا کم دوست داشته باش اما همیشه دوست داشته باش
این وزن آواز من است بگو تا زمانی که زنده ای،
دوستم داری!
و من تمام عشق خود را به تو پیشکش می کنم. . . ..